این مقاله با فرمت Word بوده و قابل ویرایش است همچنین آماده پرینت می باشدموضوع : مقاله تمرکز بر هیجان بصورت زوجی و فردی در کاهش درماندگی رابطه زوجهایی که فرزندی با بیماری مزمن دارنداز بطن درمان خانوادگي درمان زوجين بعنوان يك رويكرد يا شيوة جديد نگريستن به مشكلات رواني پديدار شده است يكي از اين مدل هاي مهم درمان متمركز بر هيجان EFT است درمان EFT شامل سه مرحله و 9 گام است مرحله اول 4 گام را در بردارد و با ارزيابي و مشخص كردن چرخه دشوار و نيز تحليل حالتهاي هيجاني همراه آن سروكار دارد در پايان اين مرحله زوج قفل را از چرخه هاي منفي و تثبيت روابط منفي باز مي كنند و به اين نتيجه مي رسند كه به جاي اينكه يكديگر را متهم بدانند بر چرخه تعامل متمركز شوند مرحله دوم شامل گامهاي 5 تا 7 است ديگر زوجها توسط هيجاناتشان در هم شكسته نمي شوند بلكه از تجربه هيجاني شان به عنوان راهنمايي براي نيازهايشان استفاده مي كنند در مرحله سوم موقعيت امني براي رابطه تثبيت مي شود تا آنان بتوانند راه حلهاي جديدي را براي مشكلات قديمي بيابند وداستانهاي روشني از رابطه بسازند تا وضعيتها و چرخه هاي جديدي از رفتارهاي دلبستگي تثبيت گردد و زوج با توانايي تازه اي درباره بحثهاي حساس گفتگو كنند و بطور واقع بينانه مشكلات رابطهاي را حل كنند جانسونبه اعتقاد جانسون اثر بخشي باليني EFT بطور قابل توجه اي به اثبات رسيده است در مواردي كه درمان توام با موفقيت نبوده است به اين دليل است كه موارد انتخاب شده مناسب اين نوع درمان EFT نيستند مثلاً وقتي زوجي قصد جدايي دارند يا خشونت شديد در رابطه وجود دارد EFT درمان مناسبي نيست يكي از كاربردهاي موثر EFT در درمان PTSD و نيز بيماريهاي مزمن است در واقع زماني كه يكي از زوجين نياز شديدي به مراقبت وحمايت همسر خود دارد همسر ديگر از اين حمايت سرباز مي زند اينجاست كه صدمة دلبستگي رخ مي دهدصدمة دلبستگي به وسيله ترك يا خيانت در لحظه هاي بحراني كه فرد به آن نياز دارد مشخص مي شود اين صدمات رابطه را به عنوان يك رابطه ناايمن در ذهن فرد نگه ميدارد و به عنوان استانداردي مطرح مي شود كه فرد آنرا در نظر مي گيرد و از آن رنج مي برد جانسون و ميليكين از نظر جانسون 1999 درماندگي رابطه همان دلبستگي ناايمن است و اينكه چطور زوج با چنين ناايمني روبرو مي شود درماندگي رابطه با ارتباط غيرموثر منفي گرايي متقابل و طرح وارة رابطه منفي مشخص شده است زوج هاي درمانده به سختي هيجانات زير بنايي و نيازهاي دلبستگي را مطرح مي كنند به طوري كه تواناييشان براي حل تعارضات به ويژه تعارضات «داغ» كه همراه با اهميت دلبستگي است باز ميماند در نتيجه وقتي چنين تعارضاتي رخ مي دهد يكي از همسران تمايل به انتقاد وشكايت كردن دارد در حاليكه ديگري يك حالت دفاعي به خود مي گيرددر حال حاضر تئوري دلبستگي يكي از مناسبترين تئوريهاي اميدبخش روابط عشق بزرگسالي است از نظر شاور و هازن 1993 انسان تمايل طبيعي براي پيوندهاي عاطفي نيرومند با افراد مهم دارد بالبي 1999 اين پيوندها بطور ساده براساس نوع دوستي متقابل نيست بلكه بيشتر بر وابستگي درون روانشناسانه و فيزيولوژيكي عميق استوار است جانسون ميليكين مكينني در خانواده هايي كه فرزندي با بيماري مزمن وجود دارد زوجين نياز به حمايت و پشتيباني يكديگر دارند تا بهتر بتوانند با بيماري فرزند كنار آيند در اين فرآيند اگر يكي از همسران از زير بار مسئوليت شانه خالي كند همسر ديگر صدمه مي بيند طبق گفته جانسون همسر آسيب ديده غالباً نه هميشه زن است اين موضوع مي تواند باعث درماندگي رابطه شود و به عنوان استانداردي عمل كند كه منجر به چرخه منفي در رابطه شده وشكايات دائمي وحتي فاصله دفاعي ايجاد كندمداخله متمركز بر هيجان بصورت زوجي و فردي در كاهش درماندگي رابطه زوجهايي كه فرزندي با بيماري مزمن دارندبه منظور ارائه روشي براي زوجهاي ايرانيفهرست مطالبطرح مسالهطرح هدفضرورت پژوهشطرح فرضيهتعريف عملياتي واژه هادرمان متمركز بر هيجاندرماندگي رابطهرضامندي زن و شوهرهمبستگي زن و شوهرتوافق زن وشوهرابراز محبتبيماري روان تنياضطراباختلال در عملكرد اجتماعيافسردگيروش اجراي پژوهشمقدمهجامعه آمارينمونه حجم نمونه و چگونگي گزينش آنهاراههايي براي پيشگيري از افتروش نمونه گيريابزار اندازه گيري و نحوه اجراي آن
برچسب ها: دانلود مقاله تمرکز بر هیجان در زوج ها کاهش درماندگی رابطه زوجین پروژه روانشناسی بیماری فرزند مزمن رابطه زوج های دارای فرزند بیمار بیماری مزمن فرزند ازدواج