دانلود مبانی نظری و پیشینه پژوهش مدلها و ابعاد ارزش ویژه برند (فصل دوم) در 47 صفحه در قالب word , قابل ویرایش ، آماده چاپ و پرینت جهت استفاده.
مشخصات محصول:
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
کاربردهای مطلب:
منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
قسمتهایی از مبانی نظری:
مشخصات محصول:
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
کاربردهای مطلب:
منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
قسمتهایی از مبانی نظری:
برند ( نام و نشان تجاري )
واژه برند از واژه اسكانديناوي ((برند)) به معني سوختن گرفته شده است. دامداران قديمي براي تمايز بين دامهايشان علامتهاي را برروي دامها با آتش ميگذاشتن و اين علائم ، اولين برندهاي استفاده شده در دنياي تجارت بوده است . (باني،2008) كاتلر برند را اينگونه تعريف ميكند : يك اسم ، اصطلاح ، علامت ، نشان يا طرحي يا تركيبي از همه اينها كه با هدف شناسائي و تميز دادن كالاها و خدمات از كالا و خدماتي ميشود كه توسط رقبا ارائه ميشود . يك نام تجاري ، قسمتي از علامت تجاري است كه ادا كردني ميباشد. يك نشان تجاري ، قسمتي از علامت تجاري است كه ادا كردني نميباشد ولي ميتوان به وسيله آن كالا را شناسائي كرد. مارك تجاري با نشان، طرح يا رنگ و حروفي شاخص ارائه ميشود. يك مارك تجاري همان علامت تجاري يا قسمتي از آن است كه داراي حق و حقوق قانوني ميباشد. مارك تجاري از حقوق انحصاري فروشنده براي استفاده از نام با نشان تجاري ، حفاظت ميكند. حق طبع ، حق قانوني و انحصاري تكثير ، چاپ و فروش يك اثر ادبي ، موسيقي يا كار هنري است . ( كاتلر، اصول بازاريابي )
انجمن جهاني بازاريابان آمريكا برند را نام ، نشان ، عبارت ، طرح يا تركيبي از آنها ميداند كه موجب شناسانده شدن كالاها و خدمات مشابه ميگردد . جان ميلر برند را نام يا نمادي كه سازمانها آن را با هدف ارزش آفريني براي ذينفعانشان مورد استفاده قرار ميدهند تعريف ميكند . (باني ، 2008،كاتلر 2006) آكر برند را تصويري كه مصرفكننده در ذهن خود دارد تعريف ميكند ( آكر 1991) .
بدون داشتن يك برند شناخته شده و قابل تشخيص محصوبژل صرفا يك كالاي مصرفي خواهد بود . برند مجموعهاي از ارزشها است كه ميكوشد برتري خود را نسبت به ساير رقبا به مشتريان در بازار اثبات كند . به عنوان مثال برند وولو مترادف با امنيت است ، سوني كيفيت را تداعي ميكند و ساعت رولكس زيبائي و طراحي خارقالعاده خود را ارائه ميدهد . هر كدام از اين برندها مانند ساير برندهاي قدرتمند و با ارزش موجود سعي در انتقال مجموعه ارزشي مشخص به مشتريان خود را دارند. (شيميت، 2010)براي دستيابي به تعريف كاملتر از برند بايد به تفاوتهاي ميان برند و محصول نيز پرداخت . بزرگان بازاريابي وظيفه محصولات را ارضاي نيازها دانسته و وظيفه برندها را ارضاي اميال، خواستهها و آرزوها. بازاريابان بايد توجه و شناخت كافي از تفاوتهاي بين برند و محصول داشته باشند . البته موفقيت در بازاريابي هر كدام از اين مقولهها در گروه موفقيت در ديگري است. به عبارت ديگر برندهاي قوي و نيرومند با استفاده از بازاريابي برند موفقيت خود را در زمينه بازاريابي محصول نيز تضمين ميكنند. اما جهت تشريح تفاوت بين بازاريابي برند و بازاريابي محصول ميتوان گفت بازاريابي برند عبارت است از تبليغ چشم انداز سازمان يا تصوير شركت و ايجاد شرايط لازم جهت معطوف كردن مصرفكنندگان به ذات يا جوهر وجودي شركت از طريق ابزارها و لوازم آگاهي بخش مانند لوگو ، بيانيه ماموريت و شعارهاي قوي و برانگيزاننده . عناصر اصلي بازاريابي برند را ميتوان موارد زير دانست :
• تصوير
• جايگاه سازي
• آگاهي از برند
• رفتارها و روشها
• ارتباط با مشتري
اما بازاريابي محصول همان چهار ركن آميخته بازاريابي را در برميگيرد . به عبارت بهتر در بازاريابي محصول يك محصول يا خدمات از طريق روشها ، مسيرها و وسايل گوناگون مرتبط و دستهبندي شده در چهار ركن محصول ، قيمت ، فعاليتهاي پيشبردي و توزيع به بازار هدف معرفي ميگردد . ( اسرار نام و نشان سازي )
همچنين ميتوان تفاوتهاي ميان برند و محصول را بصورت زير دستهبندي نمود :
• عدم امكان تقليد برند توسط رقبا در مقابل سادگي و امكان پذير بودن تقليد محصول .
• پايداري و دوام برند در حاليكه محصول بعد از مدتي از مد ميافتد .
• انتخاب محصول توسط مشتريان به جهت كاري است كه آن محصول انجام ميدهد و يا نيازي كه مرتفع ميسازد . اما انتخاب برند به منظور تداعيها و احساسي است كه وي از برند دارد .
ارزش ويژه برند (BRAND EQUITY)
مفهوم ارزش ويژه برند ابتدا در دهه 1980 توسط متخصصين تبليغات همهگير شد . در دهه 1990 مطالعات جدي آكادميك توسط (آكر،1991)، (اسريواستاوا و شوكر ،1991 )،(كاپفر ،1992)،(كلر،1993،2008), انجام يافت ولي با اينحال هنوز تعريف جامع و مورد قبول دانشگاهي از اين مفهوم ارائه نشده است.(كلر،2008،وزكيوز و ديگران ،2002) با اين حال تقريبا تمامي مفهومسازيها ارزش ويژه برند با توجه به اينكه اين مفهوم شامل ارزش افزوده شده به يك محصول بهوسيله تداعيها و ادراكهاي ناشي از يك نام تجاري خاص است توافق دارند.(چاودهوري ،1995،وينترز ،1991) بررسي ادبيات پيشينه موضوع نشان دهنده ازدياد تعاريف ارائه شده در مورد ارزش ويژه برند و ابعاد آن است. در جدول زير تعدادي از تعاريف موجود ارائه گرديده كه بيانگر گوناگوني تعاريف ارائه شده ميباشد. از طرف ديگر طي ساليان اخير انواع مختلف ابعاد ارزش ويژه برند معرفي شدهاند با اين حال شايعترين همان ابعاد معرفي شده در مدل آكر ميباشد.
همانطور كه مشخص است تعاريف مختلفي از ارزش ويژه برند از زواياي متفاوتي وجود دارد در اين پژوهش ارزش ويژه برند مبتني بر مشتري در نظر گرفته شده است . در اين ديدگاه فرض ميشود اگر برند براي مشتري ارزش و مفهوم نداشته باشد تعاريف ديگر نيز بيمعني خواهد شد .(كلر،1993)ارزش ويژه برند يك مفهوم پيچيده و چند بعدي است كه جنبههاي مختلف آن در پژوهشهاي تجربي مختلف آزمايش شده است . به طور كلي ابعاد ارزش ويژه برند به دو دسته تقسيم بندي شدهاند .دسته اول شامل ادراكات مشتريان هستند و عواملي مانند آگاهي از برند و تداعيهاي آن در اين دسته قرار ميگيرند . دسته دوم شامل رفتارهاي مشتريان ميباشد و مواردي چون وفاداري مشتري را شامل ميشود . در مدل آكر هر دو جنبه ادراكي و رفتاري تركيب شده است . تركيب اين عوامل باعث شده است كه اين مدل توانايي اندازهگيري طيف وسيعي از رفتارهاي بازار را داشته باشد.(آميرس ،2003)
نامهاي تجاري موجود در بازار از لحاظ قدرت و ارزش در بازار باهم تفاوت دارند . نامهاي تجاري وجود دارند كه نسبت به ساير برندها خريداران از آنها آگاهي بيشتري دارند يا آنها مقبوليت بيشتري در بازار داشته و يا وفاداري نسبت به آنها زياد است . از نظر آكر ميتوان مشتريان را نسبت به اعتقاد و واكنشي كه نسبت به برند دارند به پنج سطح تقسيم بندي كرد :
1. مشتري راضي است و دليلي براي عوض كردن برند وجود ندارد .
2. مشتري عقيده را به راحتي و مخصوصا با تغيير قيمت عوض ميكند .
3. مشتري راضي است و درصورت عوض كردن برند بايد هزينه اضافي بپردازد.
4. مشتري به برند بها ميدهد و آن را دوست دارد .
5. مشتري هواخواه نام تجاري است .
ارزش ويژه برند به تعداد مشتريان يك نام تجاري بستگي دارد كه در سطوح 4،3 يا 5 قرار دارند . (مديريت بازاريابي)ارزش ويژه بالاي برند مزاياي رقابتي زير را ميتواند همراه داشته باشد :
• آگاهي و وفاداري بالاتر نسبت به نام تجاري باعث كاهش هزينههاي بازاريابي خواهد شد .
• مشتريان از توزيعكنندگان و خردهفروشان انتظار دارند كه كالاهاي با نام تجاري مورد نظر را عرضه كنند به همين دليل شركت در مذاكره با آنها از قدرت چانهزني بالاي برخوردار خواهد بود.
• برداشت ذهني مشتريان مبني بر وجود كيفيت بالاتر باعث ميشود شركت بتواند قيمت بالاتري نسبت به ساير رقبا براي محصولات خود تعيين كند .
• اعتبار بالاي نام تجاري باعث ميشود شركت راحتتر بتواند به استراتژي بسط محصول مبادرت كند.
• قدرت دفاعي بيشتر شركت در مقابل حملات قيمتي رقبا .
از يك نام تجاري با ارزش بايد به دقت مراقبت كرد تا ارزش آن مستهلك نشود . اين امر مستلزم آن است كه در طول زمان همراه در جهت حفظ و اعتلاي آگاهي نسبت به آن ، برداشت ذهني نسبت به كيفيت و عملكرد آن ، تداعيهاي مثبت نسبت به آن و مواردي از اين قبيل گامهايي برداشته شود. انجام اين وظايف به سرمايهگذاري دائمي در تحقيق و توسعه ،تبليغات ماهرانه ، ارائه خدمات فوقالعاده به واسطهها و مشتريان نياز دارد . اين مهم آنقدر اهميت دارد كه شركتهايي همچون كانادادراي و كلگيت پالموليو براي مراقبت از تصوير ذهني ، تداعي معاني و كيفيت برند خود "مديران ارزش ويژه برند " تعيين كردهاند . اين مديران نه فقط مسئول مراقبت از موارد فوق هستند ، بلكه بايد از اقداماتي كه ساير مديران با شور و احساسات زياد به آن دست ميزنند و ممكن است به نام تجاري آسيب وارد سازد هم جلوگيري كنند . ( مديريت بازاريابي )
ارزش ويژه برند عبارت است از مجموعهاي از داراييها و مهارتهايي كه با نام و نشان تجاري در ارتباط است . به اين ترتيب با ايجاد ارزش از طريق يك محصول يا ارائه خدمات ، ارزش شركت يا مشتريان آن اضافه يا از ارزش آنها كم ميشود .
در تعريفي ديگر كاپفرر ارزش ويژه برند را مجموعهاي از تداعيهاي ذهني و رفتارهاي مصرفكنندگان ، اعضاء كانالهاي توزيع و شركا تجاري در مورد برند ميداند كه باعث ميشود شركت سهم بالاتر و حاشيه سود بالاتري را نسبت به شرايطي كه فاقد اين برند بوده است به دست آورد . ( كاپفرر ، 2008)
كلر نيز در تعريفي ديگر ارزش ويژه برند را ارزش افزودهاي ميداند كه به كالاها و خدمات به واسطه حضور برند تعلق ميگيرد. به عبارت ديگر ارزش ويژه برند مهمترين دارايي نامشهود شركت ميباشد كه ارزش رواني و مالي را به شدت تحت تاثير ميگذارد . ( كلر ، 2006)
يو و همكارانش ارزش ويژه برند را تفاوت ناشي بين دو محصول با خصوصيات و قابليتهاي يكسان ولي يكي داراي برند و ديگري فاقد آن ميدانند. ( مانند محصولات سامسونگ و محصولات فاقد برند )
تعاريف متفاوت پيرامون ارزش ويژه برند باعث شكل گيري سه ديدگاه متفاوت نسبت به آن شده است . با توجه به اهميت موضوع و عليرغم اينكه اين پژوهش مبتني بر ديدگاه مشتري ميباشد در ادامه به تشريح هر سه ديدگاه پرداخته ميشود.
در مورد ارزش ويژه برند سه ديدگاه مبتني بر مشتري ، مالي و تركيبي وجود دارد . اگر بخواهيم اين ديدگاهها را از ديد مشتريان ، توليدكنندگان و يا خردهفروشان بررسي كنيم ميتوانيم نتيجه بگيريم كه هرچند توليدكنندگان و خرده فروشان به ديدگاه استراتژيك ارزش ويژه برند علاقه نشان ميدهند ، سرمايهگذاران به ديد مالي اين مفهوم تمايل بيشتري دارند . (كاب ، 1995 ،30)
واژه برند از واژه اسكانديناوي ((برند)) به معني سوختن گرفته شده است. دامداران قديمي براي تمايز بين دامهايشان علامتهاي را برروي دامها با آتش ميگذاشتن و اين علائم ، اولين برندهاي استفاده شده در دنياي تجارت بوده است . (باني،2008) كاتلر برند را اينگونه تعريف ميكند : يك اسم ، اصطلاح ، علامت ، نشان يا طرحي يا تركيبي از همه اينها كه با هدف شناسائي و تميز دادن كالاها و خدمات از كالا و خدماتي ميشود كه توسط رقبا ارائه ميشود . يك نام تجاري ، قسمتي از علامت تجاري است كه ادا كردني ميباشد. يك نشان تجاري ، قسمتي از علامت تجاري است كه ادا كردني نميباشد ولي ميتوان به وسيله آن كالا را شناسائي كرد. مارك تجاري با نشان، طرح يا رنگ و حروفي شاخص ارائه ميشود. يك مارك تجاري همان علامت تجاري يا قسمتي از آن است كه داراي حق و حقوق قانوني ميباشد. مارك تجاري از حقوق انحصاري فروشنده براي استفاده از نام با نشان تجاري ، حفاظت ميكند. حق طبع ، حق قانوني و انحصاري تكثير ، چاپ و فروش يك اثر ادبي ، موسيقي يا كار هنري است . ( كاتلر، اصول بازاريابي )
انجمن جهاني بازاريابان آمريكا برند را نام ، نشان ، عبارت ، طرح يا تركيبي از آنها ميداند كه موجب شناسانده شدن كالاها و خدمات مشابه ميگردد . جان ميلر برند را نام يا نمادي كه سازمانها آن را با هدف ارزش آفريني براي ذينفعانشان مورد استفاده قرار ميدهند تعريف ميكند . (باني ، 2008،كاتلر 2006) آكر برند را تصويري كه مصرفكننده در ذهن خود دارد تعريف ميكند ( آكر 1991) .
بدون داشتن يك برند شناخته شده و قابل تشخيص محصوبژل صرفا يك كالاي مصرفي خواهد بود . برند مجموعهاي از ارزشها است كه ميكوشد برتري خود را نسبت به ساير رقبا به مشتريان در بازار اثبات كند . به عنوان مثال برند وولو مترادف با امنيت است ، سوني كيفيت را تداعي ميكند و ساعت رولكس زيبائي و طراحي خارقالعاده خود را ارائه ميدهد . هر كدام از اين برندها مانند ساير برندهاي قدرتمند و با ارزش موجود سعي در انتقال مجموعه ارزشي مشخص به مشتريان خود را دارند. (شيميت، 2010)براي دستيابي به تعريف كاملتر از برند بايد به تفاوتهاي ميان برند و محصول نيز پرداخت . بزرگان بازاريابي وظيفه محصولات را ارضاي نيازها دانسته و وظيفه برندها را ارضاي اميال، خواستهها و آرزوها. بازاريابان بايد توجه و شناخت كافي از تفاوتهاي بين برند و محصول داشته باشند . البته موفقيت در بازاريابي هر كدام از اين مقولهها در گروه موفقيت در ديگري است. به عبارت ديگر برندهاي قوي و نيرومند با استفاده از بازاريابي برند موفقيت خود را در زمينه بازاريابي محصول نيز تضمين ميكنند. اما جهت تشريح تفاوت بين بازاريابي برند و بازاريابي محصول ميتوان گفت بازاريابي برند عبارت است از تبليغ چشم انداز سازمان يا تصوير شركت و ايجاد شرايط لازم جهت معطوف كردن مصرفكنندگان به ذات يا جوهر وجودي شركت از طريق ابزارها و لوازم آگاهي بخش مانند لوگو ، بيانيه ماموريت و شعارهاي قوي و برانگيزاننده . عناصر اصلي بازاريابي برند را ميتوان موارد زير دانست :
• تصوير
• جايگاه سازي
• آگاهي از برند
• رفتارها و روشها
• ارتباط با مشتري
اما بازاريابي محصول همان چهار ركن آميخته بازاريابي را در برميگيرد . به عبارت بهتر در بازاريابي محصول يك محصول يا خدمات از طريق روشها ، مسيرها و وسايل گوناگون مرتبط و دستهبندي شده در چهار ركن محصول ، قيمت ، فعاليتهاي پيشبردي و توزيع به بازار هدف معرفي ميگردد . ( اسرار نام و نشان سازي )
همچنين ميتوان تفاوتهاي ميان برند و محصول را بصورت زير دستهبندي نمود :
• عدم امكان تقليد برند توسط رقبا در مقابل سادگي و امكان پذير بودن تقليد محصول .
• پايداري و دوام برند در حاليكه محصول بعد از مدتي از مد ميافتد .
• انتخاب محصول توسط مشتريان به جهت كاري است كه آن محصول انجام ميدهد و يا نيازي كه مرتفع ميسازد . اما انتخاب برند به منظور تداعيها و احساسي است كه وي از برند دارد .
ارزش ويژه برند (BRAND EQUITY)
مفهوم ارزش ويژه برند ابتدا در دهه 1980 توسط متخصصين تبليغات همهگير شد . در دهه 1990 مطالعات جدي آكادميك توسط (آكر،1991)، (اسريواستاوا و شوكر ،1991 )،(كاپفر ،1992)،(كلر،1993،2008), انجام يافت ولي با اينحال هنوز تعريف جامع و مورد قبول دانشگاهي از اين مفهوم ارائه نشده است.(كلر،2008،وزكيوز و ديگران ،2002) با اين حال تقريبا تمامي مفهومسازيها ارزش ويژه برند با توجه به اينكه اين مفهوم شامل ارزش افزوده شده به يك محصول بهوسيله تداعيها و ادراكهاي ناشي از يك نام تجاري خاص است توافق دارند.(چاودهوري ،1995،وينترز ،1991) بررسي ادبيات پيشينه موضوع نشان دهنده ازدياد تعاريف ارائه شده در مورد ارزش ويژه برند و ابعاد آن است. در جدول زير تعدادي از تعاريف موجود ارائه گرديده كه بيانگر گوناگوني تعاريف ارائه شده ميباشد. از طرف ديگر طي ساليان اخير انواع مختلف ابعاد ارزش ويژه برند معرفي شدهاند با اين حال شايعترين همان ابعاد معرفي شده در مدل آكر ميباشد.
همانطور كه مشخص است تعاريف مختلفي از ارزش ويژه برند از زواياي متفاوتي وجود دارد در اين پژوهش ارزش ويژه برند مبتني بر مشتري در نظر گرفته شده است . در اين ديدگاه فرض ميشود اگر برند براي مشتري ارزش و مفهوم نداشته باشد تعاريف ديگر نيز بيمعني خواهد شد .(كلر،1993)ارزش ويژه برند يك مفهوم پيچيده و چند بعدي است كه جنبههاي مختلف آن در پژوهشهاي تجربي مختلف آزمايش شده است . به طور كلي ابعاد ارزش ويژه برند به دو دسته تقسيم بندي شدهاند .دسته اول شامل ادراكات مشتريان هستند و عواملي مانند آگاهي از برند و تداعيهاي آن در اين دسته قرار ميگيرند . دسته دوم شامل رفتارهاي مشتريان ميباشد و مواردي چون وفاداري مشتري را شامل ميشود . در مدل آكر هر دو جنبه ادراكي و رفتاري تركيب شده است . تركيب اين عوامل باعث شده است كه اين مدل توانايي اندازهگيري طيف وسيعي از رفتارهاي بازار را داشته باشد.(آميرس ،2003)
نامهاي تجاري موجود در بازار از لحاظ قدرت و ارزش در بازار باهم تفاوت دارند . نامهاي تجاري وجود دارند كه نسبت به ساير برندها خريداران از آنها آگاهي بيشتري دارند يا آنها مقبوليت بيشتري در بازار داشته و يا وفاداري نسبت به آنها زياد است . از نظر آكر ميتوان مشتريان را نسبت به اعتقاد و واكنشي كه نسبت به برند دارند به پنج سطح تقسيم بندي كرد :
1. مشتري راضي است و دليلي براي عوض كردن برند وجود ندارد .
2. مشتري عقيده را به راحتي و مخصوصا با تغيير قيمت عوض ميكند .
3. مشتري راضي است و درصورت عوض كردن برند بايد هزينه اضافي بپردازد.
4. مشتري به برند بها ميدهد و آن را دوست دارد .
5. مشتري هواخواه نام تجاري است .
ارزش ويژه برند به تعداد مشتريان يك نام تجاري بستگي دارد كه در سطوح 4،3 يا 5 قرار دارند . (مديريت بازاريابي)ارزش ويژه بالاي برند مزاياي رقابتي زير را ميتواند همراه داشته باشد :
• آگاهي و وفاداري بالاتر نسبت به نام تجاري باعث كاهش هزينههاي بازاريابي خواهد شد .
• مشتريان از توزيعكنندگان و خردهفروشان انتظار دارند كه كالاهاي با نام تجاري مورد نظر را عرضه كنند به همين دليل شركت در مذاكره با آنها از قدرت چانهزني بالاي برخوردار خواهد بود.
• برداشت ذهني مشتريان مبني بر وجود كيفيت بالاتر باعث ميشود شركت بتواند قيمت بالاتري نسبت به ساير رقبا براي محصولات خود تعيين كند .
• اعتبار بالاي نام تجاري باعث ميشود شركت راحتتر بتواند به استراتژي بسط محصول مبادرت كند.
• قدرت دفاعي بيشتر شركت در مقابل حملات قيمتي رقبا .
از يك نام تجاري با ارزش بايد به دقت مراقبت كرد تا ارزش آن مستهلك نشود . اين امر مستلزم آن است كه در طول زمان همراه در جهت حفظ و اعتلاي آگاهي نسبت به آن ، برداشت ذهني نسبت به كيفيت و عملكرد آن ، تداعيهاي مثبت نسبت به آن و مواردي از اين قبيل گامهايي برداشته شود. انجام اين وظايف به سرمايهگذاري دائمي در تحقيق و توسعه ،تبليغات ماهرانه ، ارائه خدمات فوقالعاده به واسطهها و مشتريان نياز دارد . اين مهم آنقدر اهميت دارد كه شركتهايي همچون كانادادراي و كلگيت پالموليو براي مراقبت از تصوير ذهني ، تداعي معاني و كيفيت برند خود "مديران ارزش ويژه برند " تعيين كردهاند . اين مديران نه فقط مسئول مراقبت از موارد فوق هستند ، بلكه بايد از اقداماتي كه ساير مديران با شور و احساسات زياد به آن دست ميزنند و ممكن است به نام تجاري آسيب وارد سازد هم جلوگيري كنند . ( مديريت بازاريابي )
ارزش ويژه برند عبارت است از مجموعهاي از داراييها و مهارتهايي كه با نام و نشان تجاري در ارتباط است . به اين ترتيب با ايجاد ارزش از طريق يك محصول يا ارائه خدمات ، ارزش شركت يا مشتريان آن اضافه يا از ارزش آنها كم ميشود .
در تعريفي ديگر كاپفرر ارزش ويژه برند را مجموعهاي از تداعيهاي ذهني و رفتارهاي مصرفكنندگان ، اعضاء كانالهاي توزيع و شركا تجاري در مورد برند ميداند كه باعث ميشود شركت سهم بالاتر و حاشيه سود بالاتري را نسبت به شرايطي كه فاقد اين برند بوده است به دست آورد . ( كاپفرر ، 2008)
كلر نيز در تعريفي ديگر ارزش ويژه برند را ارزش افزودهاي ميداند كه به كالاها و خدمات به واسطه حضور برند تعلق ميگيرد. به عبارت ديگر ارزش ويژه برند مهمترين دارايي نامشهود شركت ميباشد كه ارزش رواني و مالي را به شدت تحت تاثير ميگذارد . ( كلر ، 2006)
يو و همكارانش ارزش ويژه برند را تفاوت ناشي بين دو محصول با خصوصيات و قابليتهاي يكسان ولي يكي داراي برند و ديگري فاقد آن ميدانند. ( مانند محصولات سامسونگ و محصولات فاقد برند )
تعاريف متفاوت پيرامون ارزش ويژه برند باعث شكل گيري سه ديدگاه متفاوت نسبت به آن شده است . با توجه به اهميت موضوع و عليرغم اينكه اين پژوهش مبتني بر ديدگاه مشتري ميباشد در ادامه به تشريح هر سه ديدگاه پرداخته ميشود.
در مورد ارزش ويژه برند سه ديدگاه مبتني بر مشتري ، مالي و تركيبي وجود دارد . اگر بخواهيم اين ديدگاهها را از ديد مشتريان ، توليدكنندگان و يا خردهفروشان بررسي كنيم ميتوانيم نتيجه بگيريم كه هرچند توليدكنندگان و خرده فروشان به ديدگاه استراتژيك ارزش ويژه برند علاقه نشان ميدهند ، سرمايهگذاران به ديد مالي اين مفهوم تمايل بيشتري دارند . (كاب ، 1995 ،30)
قسمتهایی از پیشینه پژوهش:
-
كرباسيور و همكارانش (1390) در پژوهش خود تحت عنوان " بررسي ارتباط بين
آميخته بازاريابي منتخب و عوامل ايجاد كننده ارزش ويژه برند با استفاده از
روش آكر در جهت افزايش سهم بازار در صنعت لوازم خانگي (شركت اسنوا)" روابط
بين ارزش ويژه برند و آميخته بازاريابي منتخب را مورد پژوهش قراردادهاند و
درصدد پاسخ به چگونگي تاثير اقدامات بازاريابي بر ارزش ويژه برند
بودهاند. در جامعه آماري مشخص شده از كيفيت ادراك شده و وفاداري به برند
اثر ميپذيرد. بررسي اين عوامل نشان ميدهد كه وفاداري به برند ، اثر
بيشتري نسبت به كيفيت ادراك شده دارد. همچنين براي آگاهي و تداعيهاي برند
اثر معناداري بر ارزش ويژه برند يافت نشده است.
- ايماني خوشخو ( 1389) در پژوهشي تحت عنوان " عوامل مؤثر بر ارزش ويژه برند در مقصد گردشگري شهر يزد" با توجه به تفاوتهاي فرهنگي، اجتماعي، و خصوصيات مقصدهاي گردشگري ايران، اين نوشتار بر اساس ارزيابي گردشگران داخلي از ارزش ويژه برند مقصد گردشگري شهر يزد با استفاده از مدا كونكنيك تدوين شده است. جامعه آماري شامل گردشگران بالقوهاي است كه در دوره زماني فروردين و ارديبهشت سال 1389 در وروديهاي شهر تهران در دسترس بودند. براي تجزيه و تحليل نتايج از روشهاي تحليل آماري تائيدي عاملي استفاده شده است. اين تحقيق در پي شناسائي عوامل اصلي تاثيرگذار بر ارزش ويژه برنداز ديد گردشگران و تعيين ميزان اهميت هر كدام از اين عوامل در ارزيابي گردشگران ميباشد. نتايج حاصل از اين تحقيق نشان داده است كه علاوه بر تصوير برند، وفاداري به برند ، كيفيت ادراك شده ، آگاهي به برند مقصد گردشگري نيز به صورت مستقيم بر ارزش ويژه برند شهر يزد تاثير دارند. از نظر اهميت وفاداري به برند مهمترين عامل تاثير گذار شناخته شده است.
- ايماني خوشخو ( 1389) در پژوهشي تحت عنوان " عوامل مؤثر بر ارزش ويژه برند در مقصد گردشگري شهر يزد" با توجه به تفاوتهاي فرهنگي، اجتماعي، و خصوصيات مقصدهاي گردشگري ايران، اين نوشتار بر اساس ارزيابي گردشگران داخلي از ارزش ويژه برند مقصد گردشگري شهر يزد با استفاده از مدا كونكنيك تدوين شده است. جامعه آماري شامل گردشگران بالقوهاي است كه در دوره زماني فروردين و ارديبهشت سال 1389 در وروديهاي شهر تهران در دسترس بودند. براي تجزيه و تحليل نتايج از روشهاي تحليل آماري تائيدي عاملي استفاده شده است. اين تحقيق در پي شناسائي عوامل اصلي تاثيرگذار بر ارزش ويژه برنداز ديد گردشگران و تعيين ميزان اهميت هر كدام از اين عوامل در ارزيابي گردشگران ميباشد. نتايج حاصل از اين تحقيق نشان داده است كه علاوه بر تصوير برند، وفاداري به برند ، كيفيت ادراك شده ، آگاهي به برند مقصد گردشگري نيز به صورت مستقيم بر ارزش ويژه برند شهر يزد تاثير دارند. از نظر اهميت وفاداري به برند مهمترين عامل تاثير گذار شناخته شده است.
دانلود ورد با موضوع مبانی نظری و پیشینه پژوهش مدلها و ابعاد ارزش ویژه برند (فصل دوم) دارای 46 صفحه و با فرمت .docx و قابل ویرایش و آماده برای ارائه ، چاپ ، تحقیق و کنفرانس می باشد
تعداد صفحه : 46 صفحه
فرمت فایل: ورد .docx و قابل ویرایش
آماده برای : ارائه ، چاپ ، تحقیق و کنفرانس
تعداد صفحه : 46 صفحه
فرمت فایل: ورد .docx و قابل ویرایش
آماده برای : ارائه ، چاپ ، تحقیق و کنفرانس