دانلود ادبیات تحقیق و پیشینه پژوهش مفاهیم بازاریابی شفاهی
(فصل دوم) در 42 صفحه در قالب word , قابل ویرایش ، آماده چاپ و پرینت جهت
استفاده.
مشخصات محصول:
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
کاربردهای مطلب:
منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و
پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها،
استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
قسمتهایی از مبانی نظری:
مقدمه
یکی از مهمترین منابع کسب اطلاعات از سازمانها ارتباط بین افراد مصرف کننده
می باشد. تبلیغات شفاهی و تبادل دانش تجربی از این طریق اگر نشان دهنده
مهمترین منبع اطلاعاتی برای مصرف کنندگان نباشد، به عنوان یکی از منابع
اطلاعاتی مهم برای مصرف کنندگان به شمار می آید (عبدالوند و غفاری آشتیانی،
1388). چرا که در محیطی که اعتماد به سازمانها و آگهی های تبلیغاتی کاهش
یافته است، تبلیغات دهان به دهان راهی برای دستیابی به یک مزیت رقابتی
است. تبلیغات دهان به دهان نوعی از ارتباطات غیررسمی در مورد ویژگی های یک
کسب و کار یا یک محصول که در یک جامعه مبادله میشود، تعریف میشود. مردم
از محیط خود، رسانه های جمعی و نیز تعامل با سایر افراد، اطلاعاتی را
دریافت میکنند. اطلاعاتی که از طریق تعامل با سایر افراد در مورد محصولات و
خدمات حاصل میشود، نتیجه تجربه شخصی آنها یا اطلاعات دریافتی از نیروهای
فروش یا سایر مصرف کنندگان است (رنجبران،1389).
تبلیغات شفاهی و این نوع ارتباط و تبادل دانش تجربی تاثیر به سزایی در
انتخاب مصرف کننده و همچنین تاثیر ویژهای بر درکی که مصرف کننده از محصول
بدست آورده است، میگذارد (Gruen et al, 2006). بنابراین ممکن است انگیزه
های متفاوتی در استفاده یا تولید تبلیغ شفاهی وجود داشته باشد. آنچه در
مورد این ارتباط پایدار است اهمیت تبادل دانش تجربی بین مصرف کنندگان به
عنوان یک منبع موثق اطلاعات برای خریداران در زمان تصمیم گیری آنها
میباشد. فرایند تاثیر گذاری بر دیگران، نیازهای فرستندگان اطلاعات را نیز
برآورده میکند. توانایی تهیه اطلاعات و نفوذ بر دیگران در تصمیماتشان برای
شخص احساس قدرت و وجهه فراهم میکند (مرتضوی،1389).
بازاریابی شفاهی
تعاریف گوناگونی برای بازاریابی بیان شده است، مانند گروهی از فعالیتهای
تجاری وابسته؛ پدیده ای بازرگانی؛ فرایندی اقتصادی فرایند مبادله یا انتقال
مالکیت محصولات؛ فرایند عرضه و تقاضا؛ و بسیاری معانی دیگر. هر کدام از
این تعاریف بیان کننده گوشه ای از فعالیتهای بازاریابی بوده و کامل و منطبق
بر گرایش بازاریابی جدید نیست (روستا و همکاران، 1390: 7).
بازاریابی بخشی از فعالیت های مؤسسه است که دربردارنده عملیاتی مثل برنامه
ریزی، ترفیع، قیمت-گذاری و ارایه کالا و یا خدمات مطلوب مشتریان می باشد.
به طوری که یک محصول خدماتی باید مطابق با نیاز مشتری طراحی شده باشد، قیمت
آن واقع بینانه باشد، و از طریق کانال های راحت توزیع شود. در واقع هیچ
سازمانی، کوچک یا بزرگ، انتفاعی یا غیرانتفاعی، داخلی یا جهانی بدون داشتن
یک سیستم بازاریابی صحیح به موفقیت نخواهند رسید. فیلیپ کاتلر وگری
آرمسترانگ، بازاریابی را نوعی فرآیند اجتماعی و مدیریتی می دانند که بدان
وسیله، افراد و گروه ها
می توانند از طریق تولید، ایجاد و مبادله محصولات و ارزش ها با دیگران،
نیازها و خواسته های خود را برآورده سازند. تأکید مدیریت بازاریابی، بیشتر
بر تعیین محصولات و یا خدمات سازمان بر مبنای نیازها و خواسته های مشتریان
موردنظر و نیز استفاده از قیمت گذاری ارتباطات و توزیع مؤثر جهت آگاهی
دادن، ایجاد تحرک و انگیزه و ارایه خدمات به مشتریان است (یعقوبی و
همکاران، 1390). از این رو می¬توان بازاریابی را طرز تفکری اقتصادی قلمداد
کرد که عبارت است از راه حل رسیدن به اهداف سازمانی و یکپارچه نمودن فعالیت
های بازاریابی به منظور تشخیص و تامین نیازها و خواسته های بازارهای هدف،
بطوری که بتوان نسبت به رقبا بهتر و موثرتر عمل کرد. مفهوم بازاریابی را به
اشکال گوناگون به شرح ذیل بین گردیده است:
- خواسته ها و نیازها را شناسایی و به آنها پاسخ دهید.
- اولویت با مردم است؛
- همگی در منافع شریک هستیم؛
- شما همه کاره هستید؛
- مطابق میل شماست.
پیتر دراکر (1973) هم معتقد است که هدف بازاریابی، فروش فراوان است. وی
معتقد است که هدف این است که مشتری شناخته و نیازهای او درک نموده، بطریقی
که کالا یا خدمت، با نیازهای او منطبق گردد و کالای خود را به فروش برساند
(محب علی و فرهنگی، 1390: 3).
در نهایت می توان گفت تلاش علم بازاریابی بر این است که شیوه های رفتار
مصرف کننده را تحت تاثیر قرار دهد. این تلاشها برای سازمانها، مشتریان و
جامعه تاثیراتی را به همراه دارد. کلیه افراد در جامعه در مقطعی از زمان به
عنوان مشتریان یا مصرف کنندگان مطرح میشوند، بدین سبب شناخت و درک رفتار
مصرف کننده برای همگی ما ضروری است. برای شناخت و تحکیم موقعیت محصول
لزوماً نیازی به خرید یا استفاده از آن نیست بلکه از طریق ارتباطات با مصرف
کنندگان و یا سایر منابع اطلاعاتی و حتی ارتباطات در مورد نام تجاری شرکت
سازنده میتوان به آن دست یافت (مرتضوی، 1389).
جایگاه تبلیغات در بازاریابی
کاتلر (2001) معتقد است بازاریابی فرایندی اجتماعی و مدیریتی است که به
وسیله آن افراد و گروهها از طریق تولید و مبادله کالا با یکدیگر، به امر
تامین نیازها و خواسته های خود اقدام می کنند. در واقع بازاریابی به دنبال
تامین و ارضای نیاز است که شرکت های موفق را از ناموفق متمایز می سازد.
بنابراین بازاریاب ها باید همواره به دنبال آن باشند که بررسی کنند که به
چه صورتی می توانند بهتر، بیشتر، سریعتر، دقیقتر و در نهایت با کیفیت
متناسب، به مردم، کالا، توام با خدمت ارایه نمایند (محمدیان1382). امروزه
مصرف کنندگان به گروههای مختلف تقسیم شده اند. در بازار سلیقه های متفاوتی
وجود دارد و این سلایق دایماً دستخوش تغییر و تحول است. هزینه های زیادی
صرف تبلیغات و ترویج می شود. برای دستیابی به جایگاه مناسب در بازار وکسبِ
موفقیت، لازم است عوامل مختلفی دست به دست هم دهند. عواملی که در بازاریابی
دخیل می باشند در دهه 1960 توسط جروم مک کارتی آمیزه بازاریابی یا اجزای
بازاریابی(Marketing Mix) نامگذاری شد. مک کارتی آمیزه بازاریابی را مرکب
از چهار عامل عمده "کالا(Product)، قیمت(Price)،
توزیع(Place)،ترفیعات(Promotion) و ترویج " پیشنهاد کردکه به طور سنتی این
چهار عامل را تحت عنوانP4 عبارت است از هر نوع اقدامی که شرکت بتواند برای
کالای خود و به منظور تحت تاثیر قرار دادن تقاضا، انجام دهد. اگرچه
فعالیتهای گسترده و گوناگونی در شکل گرفتن آمیزه بازاریابی موثر است، رده
بندی P4 از این جهت به وجود آمده تا بتوان کل جنگل را از فراز درختان
آسانتر دید (محمدیان و آقاجان،1381).
هرچند که در دیدگاههای مختلف Pهای دیگری همچون مردم (People)، بسته بندی
(Packaging)، قدرت (Power)، برنامه ریزی (Programming)، و متقاعد سازی
(Persuasion) و... به این آمیزه افزوده شدند و صاحبنظران عنوان کردند که
Pهای دیگری نیز وجود دارد که در این سیستم (سیستم بازاریابی) اثرگذار است،
ولی ساماندهی آن برای اولین بار تحولی در این شاخه از علم ایجاد نمود.
کالا، قیمت، توزیع و ترویج فروش مجموعه عواملی هستند که به تعبیر مک کارتی
در بازاریابی نقش اساسی دارند و تولید کننده می تواند آنها را در کنترل خود
داشته باشد. یعنی تولید کننده می تواند بر کالا (تنوع محصول، کیفیت،
طراحی، ویژگی نام تجاری، بسته بندی، اندازه، خدمات، تضمین ها، مرجوعی
ها)، قیمت کالا (فهرست قیمت های فروش، تخفیف ها، کسورات، زمان پرداخت،
شرایط اعتبار)، توزیع (کانالهای توزیع، پوشش کالا، جورکردن کالا، محل عرضه
کالا، حمل و نقل)، ترویج (تبلیغات، روابط عمومی و عمومی سازی، فروشندگی
شخصی، پیشبرد فروش، بازاریابی مستقیم) اثر گذار باشد. یکی از Pها ترویج
است. ترویج که به تعبیری به عنوان حلقه ارتباطی با مشتری است نقش بسیار
مهمی در بازاریابی ایفا میکند.
اگر نظام بازاریابی سازمان را به مثابه یک تیم فوتبال فرض کنیم، آمیزه
ترویج و در راس آن تبلیغات، مهاجمان این تیم محسوب می شود (محمدیان،1382).
پس برای موفقیت تبلیغات لازم است مجموعه عوامل موثر در بازاریابی (مهاجمان
تیم) همکاری داشته باشند تا بتوانیم به نتیجه مطلوب که همانا موفقیت در
فروش است دست یابیم. ضعف هر یک از این عوامل، منجر به ایجاد خدشه در کل
سیستم می شود.
عوامل موثر در ترویج عبارتند از:
1. تبلیغات : هرگونه ارایه و عرضه ایده ها، کالاها یا خدمات که یک واحد
تبلیغاتی، فرد یا موسسه انجام دهد که مستلزم پرداخت هزینه باشد
2. روابط عمومی: ایجاد مناسبات مطلوب با جوامع مختلفی است که با شرکت
سروکار دارند از طریق کسب شهرت خوب، ایجاد تصویر ذهنی کلی مطلوب و برخورد
مناسب، با برطرف کردن مسایل، شایعه ها، حرف وحدیث ها و وقایع نامطلوب
3. پیشبرد فروش: محرک های کوتاه مدت برای تشویق یا خرید محصول و خدمات
4. فروشندگی فردی: فرایند فروش به شکلی که شامل ارایه حضوری و فرد به فرد یک کالا از یک فرستنده به یک خریدار است
5. بازاریابی مستقیم: استفاده از ارتباط مستقیم در جهت رسیدن به مصرف
کننده و مخاطب، عمدتاً از طریق بهره گیری از شیوه های نوین ارتباطی.
(محمدیان،1382).
برای موفقیت در هر یک از عوامل ترویج لازم است سایر عوامل را نیز به کار
بگیریم. ابزارهای گوناگونی در ترویج موثر هستند که بکارگیری آنها در جای
مناسب می تواند ما را به نتیجه مطلوب برساند. در کشور ما، در اذهان عمومِ
مردم، بسیاری از ابزارهای پیشبرد فروش و روابط عمومی، فروشندگی شخصی و
بازاریابی مستقیم، به عنوان تبلیغات جای گرفته است. باید توجه داشت که
جایگاه تبلیغ به عنوان یکی از عناصر مهم ترویج یا به زعم دکتر محمدیان به
عنوان مهاجم تیم فوتبال بسیار ملموس تر از سایر عوامل است.
قسمتهایی از پیشینه تحقیق:
نوری و همکاران (1391) در پژوهشی با عنوان " بررسی تبلیغات شفاهی و تحلیل تاثیر آن بر جذب گردشگران روستایی مطالعه موردی روستاهای هدف گردشگری شهرستان پاوه" لزوم توجه به تبلیغات شفاهی بعنوان یک عامل اصلی در بازاریایی گردشگری روستایی را مورد توجه قرار دادند. جامعه آماری پژوهش گردشگرانی بودند که در زمان پیمایش در روستاهای هدف گردشگری پاوه حضور داشته اند که از بین آنها با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای برابر با 348 نفر تعیین شد و پرسشنامه پژوهش بین آنها توزیع شد. نتایج نهایی پژوهش نشان می دهد که، گردشگران سفر کرده به شهرستان پاوه تا حدود زیادی از تبلیغات شفاهی به عنوان منبع اصلی اطلاعات سفر خود استفاده کرده اند. با توجه به یافته های پژوهش، توجه به تبلیغات شفاهی و عوامل موثر بر اثربخشی آن، امکان جذب هر چه بیشتر گردشگران به منطقه مورد مطالعه را فراهم می کند.
تعداد صفحه : 33 صفحه
فرمت فایل: ورد .docx و قابل ویرایش
آماده برای : ارائه ، چاپ ، تحقیق و کنفرانس